زن و انقلاب | ||
|
همسنگرم
تو ستاره یی که در دل اعصارخواهی ماند، ونام توبربال زمانه پرواز خواهد کرد زیراتو بانورهمسفر بودی وهرقدرآسمان تیره تر گردد هرقدرآرامش نسبی هولناکی اش رابگستراند و هرقدرزمستان بیداد کند درخشش راه تو، آرامش شکن دنیای سکوت میگردد و وفریاد شورشگرانه تو تن خسپیده یی سکوت رامی درد زیرا این تو بودی که با خون سرخت برجبین شفق خط قرمزکشیدی ومارا با طوفان ها آشنا ساختی
♦♦♦
همسنگرم آنگاهی که فریاد سرفه های مسلسل من دردره ها می پیچد غریو توپ های خلق فردای رهائی را مژده میدهد آنگاهی که زمستان رخت می بندد ولبخندگلهای بابونه از ورود بهاران پیام میدهد دوشیزگان خودرا به آتش نمیسوزانند واشکی زنی ازستم رخسارش را نوازش نمیکند مادران داغ عزیزان شان را از دل می شویند پدران بر فرزندان برومند شان افتخارمیکنند وتبه کاران سیاه دل راه دیاراربابان شان رادرپیش میگیرند نام توورد زبان همه خواهد بود.
نظرات شما عزیزان: |